توسعه چابک نرمافزار یا توسعه نرمافزاری چابک گروهی از متدهای توسعهٔ نرمافزار مبتنی بر تکرار و به شکل تدریجی است که در آنها، راهحلها از طریق خودسازماندهی و همکاری بین تیمهای مختلف کاری، انجام میشوند. این روش برنامهریزی تطبیقی، توسعه و تحویل تکاملی و رویکرد زمان بستهبندیِ تکرارشونده را ارتقا میبخشد و پاسخهای سریع و انعطافپذیر برای انجام تغییرات را تقویت میکند. در واقع چابکسازی یک چارچوب مفهومی است که پیشبینی تعاملات در سراسر چرخهٔ توسعه را بهبود میبخشد.
متدهای توسعهٔ چابک مشخص زیادی وجود دارند، که بیشترشان توسعه، کار تیمی، همکاری و سازگاری فرایند در چرخهٔ حیات پروژه را ترفیع میدهند. متدهای چابک وظایف را به گامهای کوچک با کمترین میزان برنامهریزی میشکنند که بهطور مستقیم با برنامهریزیهای طولانیمدت درگیر نیستند. تکرارها فریمهای (بستههای زمانی) کوتاهمدتی هستند که معمولاً بین یک تا چهار هفته طول میکشند. هر تکرار دارای یک تیم متقابل عملکردی در تمام مأموریتها است: تحلیل نیازمندیها، طراحی، کدنویسی، واحد تست، و قبولی در تست. در پایان هر تکرار یک محصول کاری به ذینفعان نشان داده میشود. این، ریسک کلی را به حداقل رسانده و اجازه میدهد پروژه خیلی سریع با تغییرات منطبق شود. ممکن است یک تکرار قابلیت کافی برای تضمین پخش در بازار را نیفزاید، اما هدف، انتشار در دسترس (با حداقل شکاف) در پایان هر تکرار است. شاید تکرارهای چندگانه نیاز به انتشار یک محصول یا ویژگیهای جدید داشته باشند. ترکیب تیم در یک پروژهٔ چابک معمولاً عملکردی متقابل و خودسازماندهی است، بدون توجه به هرگونه سلسلهمراتب شرکتی یا نقشهای شرکتی اعضای تیم. اعضای تیم بهطور معمول مسئولیت وظایفی را که قابلیت نیازهای تکرار را ارائه میدهد، بر عهده میگیرند. آنها به صورت جداگانه تصمیم میگیرند که چگونه با نیازمندیهای یک تکرار مواجه شوند.
متدهای چابک، وقتی تیمها با هم در یک مکان هستند، بر ارتباطات رو در رو برای تمام مستندات نوشتهشده تأکید دارد. بیشتر تیمهای چابک در یک دفتر تکواحدی (به نام bullpen) کار میکنند، که چنین ارتباطاتی را تسهیل میکند. به منظور ساده کردن ارتباطات و همکاری تیمی، گروه معمولاً کوچک (بین ۵ تا ۹ نفره) است. پروژههای بزرگ توسعه میتوانند توسط تیمهای کاری چندگانه در راستای یک هدف رایج یا در بخشهای متفاوت یک پروژه تحویل شوند. ممکن است این امر نیاز به هماهنگی اولویتهای تمام تیمها داشته باشد. وقتی تیمی در مکانهای مختلفی کار میکند، افراد ارتباط روزانهشان را از طریق ویدئو کنفرانس، صدا، ایمیل و. حفظ میکنند.
مهم نیست چه دیسیپلینهای توسعهای لازم است، هر تیم چابک، یک پاسخگوی مشتری دارد. این شخص توسط ذینفعان به نمایندگی انتخاب میشود و یک تعهد فردی ایجاد میکند که برای پاسخگویی به سؤالات اواسط تکرار، در دسترس توسعهدهندگان باشد.در انتهای هر تکرار، ذینفعان و نمایندهٔ مشتریان پیشرفت را بررسی میکنند، اولویتها را با دید بهینهسازی بازگشت سرمایه (ROI) مجدداً میسنجند و از انطباق نیازهای مشتری با اهداف شرکت اطمینان حاصل میکنند. بیشتر پیادهسازیهای چابک از ارتباطات غیررسمی، روزانه و رو در رو در میان اعضای تیم بهره میگیرند. این بهطور خاص شامل نمایندهٔ مشتری و هر کدام از ذینفعان علاقهمند به عنوان ناظر میشود. در یک جلسهٔ مختصر، هر کدام از اعضای تیم گزارش میدهند که در روز گذشته چه کردهاند، قصد دارند در روز جاری چه کارهایی انجام دهند و موانع پیش رویشان کدامند. این ارتباطات رو در رو مشکلات را به محض بروز، افشا میکند. «این جلسات روزانه، گاهی به صورت ایستاده یا نشستهای اسکرام هر روز در یک زمان و مکان ثابت برگزار میشوند و نباید بیش از ۱۵ دقیقه طول بکشند. معمولاً جلسات ایستاده این نقش را دارند.»
توسعهٔ چابک بر کار نرمافزار به عنوان مقیاس اصلی پیشرفت تأکید دارد، که با مزیت ارتباطات رو در رو در هم آمیخته شده، و نسبت به سایر متدها مستندات مکتوب کمتری تولید میشود. متد چابک ذینفعان را به اولویتبندی «خواستهها» با نتایج حاصل از سایر تکرارها، بر اساس ارزش کسبوکار مشاهدهشده در ابتدای تکرار (که با عنوان ارزشمحور شناخته میشود) ترغیب میکند.
ابزارها و تکنیکهای خاص، مانند یکپارچهسازی مستمر، تست اتوماتیک یا xUnit، برنامهنویسی دوجزئی، توسعهٔ آزمونمحور، الگوهای طراحی، طراحی دامنهمحور، code refactoring و دیگر تکنیکها اغلب برای بهبود کیفیت و افزایش چابکی پروژه به کار میروند.
توسعهٔ کمیچابک (LAD) چاشنی متدولوژی چابک است که تکنیکهای دستچین را (از طیف وسیعتری از پروژههای چابک) برای شرکتهای مناسب مختلف، تیمها، موقعیتها و محیطهای توسعه به کار میبندد. یکی دیگر از جنبههای کلیدی LAD متمایل به کاربرمحور بودن است، در درجهٔ اول بر تجارب کاربر و واسطهای نرمافزاری قابلاستفاده تمرکز میکند و برای تحویل آنها متدولوژیهای چابک را به کار میبندد. بیشتر پیادهسازیهای چابک دنیای واقعی در عمل واقعاً LAD هستند، چون ارزش اصلی متدولوژی به انعطافپذیری، معقول بودن و تمرکز بر کارهایی که انجام شده، است.
در توسعهٔ چابک نرمافزار، یک رادیاتور اطلاعات، صفحهنمایشی فیزیکی (معمولاً بزرگ) واقع در صدر دفتر کار است، جایی که رهگذران بتوانند آن را ببینند. این صفحهنمایش خلاصهای از آخرین وضعیت محصول (های) نرمافزاری را نمایش میدهد. این نام توسط Alistair Cockburn ابداع و در کتاب «توسعهٔ چابک نرمافزار» در سال ۲۰۰۲ توصیف شد.ممکن است یک نشانگر نوری برای آگاه کردن اعضای تیم در مورد وضعیت فعلی پروژهشان به کار رود.
متدهای معروف توسعهٔ چابک نرمافزار عبارتند از:
متدهای چابک بر جنبههای متفاوتی از چرخهٔ عمر توسعهٔ نرمافزار تمرکز دارند. بعضی از آنها بر روشها (برنامهنویسی extreme، برنامهنویسی فعال مدلسازی چابک) تمرکز دارند، در حالی که بعضی دیگر بر مدیریت پروژههای نرمافزاری تأکید دارند (مانند رویکرد Scrum ). هنوز، رویکردهایی وجود دارند که تمام چرخهٔ عمر توسعه را پوشش میدهند (متدهای توسعهٔ سیستم دینامیک (DSDM) و Rational Unified Process (RUP))، در حالی که بیشتر آنها از فاز تعیین نیازمندیها مناسب هستند (مثلاً ویژگیمحور در توسعه یا FDD). بنابراین، یک تفاوت آشکار بین متدهای گوناگون توسعهٔ چابک نرمافزار در این مورد است. اگرچه DSDM و RUP نیازی به رویکردهای مکمل برای پشتیبانی از توسعهٔ نرمافزار ندارند، بقیهٔ آنها با درجات متفاوت این نیاز را دارند. DSDM میتواند توسط هر کسی به کار رود (علیرغم اینکه فقط اعضای DSDM میتوانند محصولات یا خدمات DSDM را عرضه کنند). RUP یک محیط توسعه تجاری فروشی است (Abrahamsson، Salo، Rankainen & Warsta، 2002).
پایهٔ اصلی چابک | پایهٔ اصلی ارزشمحور | متدهای رسمی |
---|---|---|
حساسیت پایین | حساسیت بالا | حساسیت شدید |
توسعهدهندگان ارشد | توسعهدهندگان تازهکار | توسعهدهندگان ارشد |
نیازمندیها اغلب تغییر میکنند. | نیازمندیها اغلب تغییر نمیکنند. | نیازمندیهای محدود، خصوصیات محدود |
تعداد کمی از توسعهدهندگان | تعداد زیادی از توسعهدهندگان | نیازمندیها میتوانند مدلسازی شوند |
فرهنگ پاسخ به تغییر | فرهنگ نیاز به نظم | کیفیت بسیار زیاد |
ممکن است متدولوژیهای چابک در سازمانهای بزرگ و انواع خاصی از پروژهها ناکارآمد باشند.
متدهای چابک برای پروژههای توسعهای و غیردائمی بهتر به نظر میرسد. بسیاری از سازمانها باور دارند متدولوژیهای چابک بسیار قوی هستند و با یک رویکرد مخلوط که ترکیبی از المانهای رویکردهای چابک و برنامهمحور است، سازگار میشوند.
درباره این سایت